_

_

اربعین حسینی

در ماه محرم شد اربعین سردارم

بر سینه و سرآید دستم چو عزا دارم

زین ماه مصیبت بارخون شد دل همراهان

از درد دل یاران غم دیده وگریانم

حیرت بنموده دل از درد فراق تو

در ماتم هجرانت من زار و پریشانم

هرگز نرود ازدل آن چهره و آن سیما

آهی بکشم ازجان زین واقعه نالانم

از هجر فراق تو زان واقعه عظمی

آهی بکشم ازدل پرخون بشود جانم

با شعر و کلام من توصیف نخواهی شد

چون اسوه ترین بودی ای نوردو چشمانم

از خلق و سجایایت کم گفته ام اینک من

چون در ورق و دفتر آن جا نشود دانم

هر چیز بگویم من چون قطره ز دریایی

از شعر و سخن ناید توصیف کند جانم

از ذات خدا خواهم صبری بدهد یاران

تا تحمل این درد آسان بشود یارم

گر لطف خدا گردد چون مرهم ریش دل

آندم زخدا خواهم درمان دل نارم

از زبان دل گویم تسلیت به اقوامش

ای همسر و فرزندان صبرتان زحق خواهم

دلخون و پریشانم از هجر عزیز خود

همراه شما هردم منهم چو شما زارم

از مصلحت باری این واقعه جوشیده

پس صبر کنم ایندم تا حق نکند خوارم

بهرش بدهم گاهی از فاتحه و صلوات

تا حق ببرد او را در جنت رضوانم

او بوده صبور ما او بوده عزیز ما

در رحلت او ایندم من خسته و بیمارم

آن واقعه دلخون، کرده دل ما پر خون

من حامدم و بهرت غفران ز خدا خواهم

شاعر: حامد اسعدی

دانلود کتاب "شعراربعین " :

http://www.navideshahed.com/attachment/68371.pdf