_

_

روز میلاد مولود کعبه و روز پدر مبارک

فاطمه بنت اسد امشب مهیا میشود    ***جشن میلاد علی در کعبه برپا میشود

در حریم امن حق،لطفی به عالم منجلی 

خانه زاد کعبه امشب یار دلها میشود

حضرت مولا علی با لطف ایزد بر جهان ***تاج سلطانی به سر، مولای دلها میشود

فخر عالم ، ساقی کوثر ، امید عاشقان

آشنا با درد ها  ، سلطان دلها میشود

بردل و جان همه شوقی فراوان میرسد ***کز میان کعبه امشب نور پیدا میشود

 نور ایزد در جهان امشب هویدا می شود

جشن میلاد علی در کعبه برپا میشود  

 


13رجب

ولادت امیرالمؤمنین(ع)

اولین امام مؤمنین وخلیفه الله بلافصل بعدازرسول الله خاتم النبین(ص)،برادر،پسرعمو،وزیرو داماداوسیدالوصین علی بن ابیطالب(ع)درروزجمعه 13رجب دربیت الله الحرام،داخل معظمه به دنیا آمد کعبه ،که قبل ازاووبعدازاومولودی درآنجا بدنیا نیامده ونخواهدآمد.

اسم شریفش علی(ع)است.صاحب کتاب الانوارمی گوید:علی بن ابی طالب(ع)درکتاب خدا    300اسم دارد. مشهورترین القاب آن حضرت امیرالمؤمنین است وابن شهرآشوب بیش از850 لقب برای آن  حضرت ذکرنموده است.

القاب امیرالمؤمنین(ع)

مشهورترین کنیه های آن حضرت ابوالحسن(ع) است.اضافه براسامی والقابی که آن حضرت درکتابهای مختلف آسمانی به زبانهای مختلف دارند...چه اینکه آن حضرت نزد اهل آسمان معروف به شمساطیل است.درزمین جمحائیل،درلوح قنسوم،درقلم منصوم،درعرش معین،نزدرضوان امین است،نزدحورالعین اصب است،درصحف ابراهیم(ع)حزبیل است،درعبرانیه بلقیاطیس،درسریانیه شروحیل،درتورات ایلیا،درزبوراریا،درانجیل بریا،درصحف حجرعین،درقرآن علی است.

والدین امیرالمؤمنین(ع)

پدروالامقام آن حضرت،سیدبطحاء حضرت ابوطالب(ع)،ومادرآن حضرت فاطمه بنت اسدبن هاشم بن عبدمناف،بانوی حرم حضرت ابوطالب(ع)است که انوارامامت و ولایت اولا ازآن خزانة عصمت وگنجینه حیاء وعفت به ظهورآمده واولین هاشمیه ای است که چنین اخترفروزنده ای او آورد.

آن حضرت نه تنها مادرامیرالمؤمنین(ع)بود،بلکه بعدازوفات عبدالمطلب(ع)،که شش یاهشت سال ازسن مبارک پیامبر(ص)گذشته بودوآن حضرت به ابوطالب(ع)سپرده شده بود.فاطمه بنت اسد(ع)درحق پیامبر(ص)مادری می کردوهمیشه اورابرفرزندان خودمقدم می داشت وهمه روزه ازآن حضرت علامات نبوت رامشاهده می نمودوپیامبرخدا(ص)آن حضرت رامادرخطاب می کرد.

همچنین بعدازرحلت حضرت خدیجه کبری(ع)،پیامبر(ص)فاطمه زهرا(ع)رابه فاطمه بنت اسد(ع) سپردند. ایشان برای آن حضرت مادری می کردودردامان عزت خودآن مستورة دوجهان راباجان ودل سرپرستی

می کردتازمانی که ازدنیا رفت.

آن حضرت درسال چهارم هجری درمدینه طیبه ازدنیا رفت،ودربقیع مدفون شد.هنگامی که امیرالمؤمنین(ع) خبرفوت والده اش رابه پیامبر(ص)دادندآن حضرت فرمودند:‹‹اومادرمن بود››.بعدعمامه ولباسش رادادکه فاطمه(ع)رابه آنهاکفن کنندوخودحضرت برجنازه نمازخواندوچهل تکبیربرجنازه گفت وفرمود:‹‹چون چهل صف ازملائکه به جنازه اش نماز خواندندچهل تکبیرگفتم››.بعددرقبرخوابیدوهنگام دفن اوراتلقین فرمودودربارة اودعا کرد.

نورامیرالمؤمنین(ع)دراصلاب پدران

حدیث ولادت امیرالمؤمنین(ع)هم دلالتی برصلابت ایمان فاطمه بنت اسد(ع)مادرآن حضرت دارد.نوری که ازعرش پروردگارآمده بود،درانبیاء واوصیاءیکی بعدازدیگری منتقل شده تابه عبدالمطلب(ع)رسیدوبعدآن نوردوقسم شد.نوری درپیشانی مبارک عبدالله(ع)پدربزرگوار پیامبر(ص)که آن نوربه پیشانی آمنه(ع)وسپس درصورت مبارک خاتم الانبیاء(ع)منتقل شد. نصف دیگرنوردرپیشانی مبارک ابوطالب(ع)قرارگرفت.

خداوندبه ابوطالب(ع)چندفرزندعطافرمود: عقیل،طالب،جعفر،فاخته یاام هانی،جمانه وعلی امیرالمؤمنین(ع).هنگامی که خداوندعلی (ع)رابه ابوطالب وفاطمه بنت اسد(ع)داد،آن نوردرصورت فاطمه بنت اسد(ع)درخشندگی می کرد. 

محل ولادت امیرالمؤمنین(ع)

مکان ولادت امیرالمؤمنین(ع)اشرف بقاع یعنی حرم است.اشرف اماکن حرم مسجداست، و اشرف بقاع مسجدکعبه است.مولودی جزآن حضرت درآن مکان بدنیا نیامده است،آن هم درسیدایام روز جمعه،درماه حرام ودربیت الحرام!!

امیرالمؤمنین(ع)سه روزچشم مبارک رابازنکرد،تااوراخدمت پیامبر(ص)آوردند.آنجا بودکه چشم بازکرد.آن حضرت فرمود:‹‹اومرامخصوص به نظرخودقراردادومن اورامخصوص به علم خویش قراردادم››.سپس آن حضرت رادرآغوش کشیدوبه منزل ابوطالب(ع)آورد.

پیشگویی ازولادت امیرالمؤمنین(ع)

جابربن عبدالله انصاری می گوید:راهبی بودبه نام‹‹مثرم بن رعیب››که 190سال عبادت کرده بود،ولی حاجتی از خدا نخواسته بود.روزی ازخداوندخواست یکی ازاولیائش رابه اوبنمایاند.خداوندمتعال جناب ابوطالب(ع)رانزداو فرستادوبعدازآنکه راهب دانست این آقا چه کسی است،به آن حضرت بشارت دادکه ای ابوطالب،خداوندبه توپسری عنایت می فرمایدکه اوولی خداست واسم شریف اوعلی است.هنگامی که اورادرک کردی سلام مرا به اوبرسان وبه اوبگوکه مثرم راهب،اقرارمی کندبه وحدانیت خدا وبه ولایت توبا امیرالمؤمنین(ع)شهادت می دهد.

هنگام رفتن جناب ابوطالب(ع)خرما وانگورواناربهشتی میل فرمودندوبه منزل آمدند.فاطمه بنت اسد(ع)بانوی حرم جناب ابوطالب(ع)هم خرمایی که پیامبر(ص)به آن حضرت داده بودندمیل فرمود،وبه ابوطالب(ع)هم دادند وآن حضرت هم میل فرمود.پیامبر(ص)فرموده بودند:این خرماراکسی می خوردکه مقربه توحیدونبوت من باشد

بعدازآنکه پدرومادرآن حضرت،میوه های بهشتی رامیل فرمودندوجودحضرت مولی الموحدین علی بن ابی طالب(ع)به وجودآمد.هنگامی که فاطمه بنت اسد(ع)حامل آن وجودشریف شد،به زیبایی ونورانیتش افزوده شد. 

انعقاد نطفة امیرالمؤمنین(ع)

هنگامی که وجودشریف آن حضرت دربطن فاطمه بنت اسد(ع)قرارگرفت درمکه زلزله شد،وقریش بتها رابه کوه ابوقبیس آوردند،ولی زلزله بیشترشدوبتها به رو افتادند.آنان به ابوطالب(ع)پناه بردند،وآن حضرت بالای کوه آمدوفرمود:‹‹مردم دراین شب اتفاق مهمی افتاده است.خداوندخلقی راآفریده که اگرازاواطاعت نکنیدو اقراربه ولایت اوننماییدوشهادت به امامت اوندهیداین زلزله ساکن نمی شود.پس به اطاعت و ولایت وامامت اواقرارکنید››.سپس درحالی که اشک می ریخت دستان مبارک رابلندنمودوفرمود:‹‹پروردگارمن وآقای من،تور ا می خوانم به محمدیت پسندیده وعلویت بلندمرتبه وبه فاطمیت درخشنده ونورانی که برسرزمین تهامه به رحمت ومهربانی خویش لطف بفرمایی››.دیگران آمین گفتند.دعاکه تمام شدزلزله پایان یافت.عربهادرزمان جاهلیت تاگرفتارمی شدنداین دعارامی خواندندوگرفتاری برطرف می شد.

جعفربن ابی طالب(ع)صدای آن حضرت راازشکم مادرشنیدوبیهوش شد.همچنین فاطمه بنت اسد(ع)به قصدطواف گردخانه خدامی رفت،ولی ناگهان آن حضرت ازداخل شکم دوپای خودرابه شدت فشارمی دادو

نمی گذاشت مادرش به محلی که بتها نصب شده اندنزدیک شود،وحال آنکه مادرش برا ی عبادت خانة خدا را طواف می کرد.زمانی دیگر،بتهادرمقابل آن فرزندبدنیا نیامده به صورت به زمین می افتادند.شیردرندة طائف در برابرابوطالب(ع)تعظیم کرد.هنگامی که آن حضرت علت راجویا شدشیرگفت:شماپدراسدالله وکمک محمد پیامبرخدا(ص)ومربی شیرخداهستی .

  

                             

  مادرامیرالمؤمنین(ع)درکعبه

 شب جمعه سیزدهم رجب بانوی بزرگوار ابوطالب(ع)احساس دردکرد،ولی باقرائت نامی مخصوص آرامش پیدا کرد.هنگامی که جناب ابوطالب(ع)خواست زنانی ازقریش رابرای کمک فاطمه بنت اسد(ع)بیاورد،ازگوشة خانه ندایی رسید:‹‹ای ابوطالب،صبرکن چراکه دست نجس نبایدولی خدارالمس کند››.

صبح هنگام فاطمه بنت اسد(ع)ندایی شنید:‹‹ای فاطمه به خانة مابیا››.ابوطالب(ع)وپیامبر(ص)آن حضرت رابه مسجدالحرام آوردند.عباس بن عبدالمطلب که به همراه جماعتی درمسجدنشسته بودند،دیدندکه فاطمه(ع)وارد مسجدالحرام شدودرمقابل کعبه ایستادونگاهی به سوی آسمان نمودوچنین فرمود:‹‹پروردگارا،من به تووبه پیامبران وکتابهایی که ازجانب توآمده اندایمان دارم.من کلام جدم ابراهیم خلیل راتصذیق می کنم واوبوده که این خانه رابناکرده است.توراقسم می دهم وازتومی خواهم به حق کسی که این خانه رابناکرد،وبه حق فرزندی که درشکم من است وبا من سخن می گویدوباگفتارش بامن انس می گیرد،ومن یقین دارم که یکی ازآیات ونشانه های توست،که این ولادت رابرمن اسان فرمایی››.

ناگهان حاضرین درمسجدالحرام دیدندکه دیوارپشت آن سمتی که درکعبه است شکافته شدوفاطمه بنت اسد(ع)داخل شد.هرچه کردندقفل درکعبه رابازکنندممکن نشد،ودانستندکه حکمت خداونددرکاراست.

فاطمه بنت اسد(ع)می فرماید:هنگامی که داخل کعبه شدم دیدم حوا،ساره،آسیه،مادرموسی بن عمران ومریم مادرعیسی آمدند.آنان به من سلام کردند:‹‹السلام علیک یا ولیة الله››ودرمقابلم نشستند.

آنچه درولادت خاتم النبیاء(ص)انجام دادنددرولادت علی بن ابی طالب(ع)نیزانجام دادند،چه اینکه فاطمه بنت اسد(ع)درهنگام ولادت پیامبر(ص)حضورداشت وبه ابوطالب(ع)ماجراراخبرداد.حضرت ابوطالب(ع)قبلا به اوفرموده بود:‹‹30سال صبرکن تاخدامولودی به توعنایت کندمثل خاتم النبیاء(ص)مگردرنبوت که وصی و وزیر اوخواهدشد››. 

روز ولادت امیرالمؤمنین(ع)

روزجمعه علی بن ابی طالب(ع)مانندخورشیدبرروی سنگ سرخ درگوشه راست کعبه طلوع فرمود.همین که قدم برزمین کعبه نهاد،به سجده افتادودستهارا سوی آسمان بلندنمودوفرمود:‹‹اشهدان لا اله الله،وأن محمدا رسول الله واشهدان علیا ولی محمد رسول الله،بمحمدیختم الله النبوه وبی یختم الوصیه وانا امیرالمؤمنین››:‹‹شهادت

می دهم که خدایی جزالله نیست ومحمد(ص)پیامبرخداونداست وعلی وصی محمد رسول الله(ص)است.به محمد نبوت ختم می شودوبه من وصایت کامل وتمام می شودومنم امیرالمؤمنین››.سپس فرمود:‹‹جاءالحق وزهق الباطل››:‹‹حق آمدوباطل رفت››.

دراین هنگام که وجودسراپا جودش پای براین عرصه خاکی نهاده بود،بتهایی که درکعبه بودبه صورت به زمین افتادندوآسمانها نورانی شد.شیطان فریادبرآورد:‹‹وای بربتها وبت پرستان ازاین فرزند››.

سخنان امیرالمؤمنین(ع)پس ازولادت

آنگاه سلام برزنان بهشتی نمودوحال آنان راپرسید.بانوان بهشتی اورادرآغوش گرفتندوحضرت با آنان تکلم فرمودند.هنگامی که حضرت حوا(ع)اورادرآغوش گرفت،آن حضرت فرمود:‹‹سلام برتوای مادر،حوا››! حوا(ع) پاسخ داد:سلام برتوپسرم!علی بن ابی طالب(ع)ازحال آدم پرسید.حوا(ع)پاسخ داد:غرق درنعمتهای خداونداست ودرجوارپروردگارمتنعم است.دراین هنگام که آن حضرت داخل کعبه بودابوطالب(ع)درکوچه وبازارصدامی زد: بشارت بادشمارا که ولی خداظاهرشده است،همان کسی که وصایت به اوتمام وکامل می شود.

بعدازرفتن زنان بهشتی،پیامبران الهی حضرت آدم،حضرت نوح،حضرت ابراهیم،حضرت موسی،حضرت عیسی(ع)آمدند.امیرالمؤمنین(ع)بادیدن آنان حرکتی نمودوتبسم فرمودوآن بزرگواران برحضرتش سلام کردند:‹‹سلام برتوای ولی خدا وخلیفه پیامبرخدا››.

حضرت درجواب فرمود:‹‹علیکم السلام ورحمه الله وبرکاته››.وجداگانه برهر یک سلام نمودند.آن بزرگواران یکی بعدازدیگری اورادرآغوش گرفتندوبوسیدندوزبان به مدح اوگشودندورفتند.سپس ملائکه آمدندواورابه آسمانها بردند،وبازآوردندوبردندوهربارکلماتی مخصوص درفضایل ومناقب حضرت می فرمودند.

فاطمه بنت اسد(ع)می فرماید:باردوم درحالتی آن حضرت راآوردندکه اورادرحریرسفیدبهشتی پیچیده بودندوبه من گفتند:‹‹اوراازچشم بینندگان حفظ کن که ولی رب العالمین است.بدانکه واردبهشت نمی شودمگرکسی که ولایت اورابپذیردوامامت و ولایت اوراتصدیق کند.خوشا به حال آن که تابع اوست و وای برکسی که ازاو رویگردان شود.مثل اوچون کشتی نوح است.هرکه به ان پیوست نجات می یابدوهرکه ازآن بازماندغرق می شود و سقوط می کند››.سپس درگوش اومطلبی گفتندکه من نفهمیدم.بعداورابوسیدندوبرخاستندوبیرون رفتندومن ندانستم ازکجاخارج شدند.

سه روزدرکعبه

فاطمه بنت اسد(ع)بعدازسه روزکه مهمان الهی بودفرزندمبارک ومحترم خودرادراغوش گرفته آماده خروج ازکعبه شدکه هاتفی غیبی چنین نداداد:‹‹ای فاطمه،نام این مولودراعلی بگذار،چراکه من خدای علی اعلی هستم.من نام اوراازنام خودگرفته ام،واوراادب آموخته ام وامرخودرابه اوسپرده ام،واورابرغوامض علم خود آگاهی داده ام.اودرخانه من بدنیا آمده است.اواول کسی است که برفراز خانة من اذان می گوید،وبتها را

می شکند،وآنهارا ازبالای کعبه به صورت می اندازد.خوشابه حال کسی که اورادوست می داردوازاواطاعت

می کندواورایاری می نماید.وای برکسی که بغض اوراداردوازاوسرپیچی می کندواوراخوارمی نمایدوحق اوراانکار

 می نماید››.

دراین سه روزدرهرمحفلی سخن ازولادت این مولودمبارک واستثنایی بود،بخصوص بازنشدن قفل درکعبه، شکافته شدن دیوارکعبه درروزودیدن آن توسط کفار،این مطلب رابه صورت یک مسئله عمومی دراورده بود.

 طلوع نورعلی(ع)درآغوش پیامبر(ص)

صبح روزچهارم درمقابل دیدگان به انتظارنشسته،ناگهان دیوارکعبه ازمکان قبلی شکاف برداشت به حدی که فاطمه بنت اسد(ع)بافرزندعزیزش ازآنجاخارج شدند.مردم همه نگاه می کردندوقبل ازسؤال کسی،فاطمه بنت اسد(ع)ازبعضی وقایع داخل خانه خبردادوازعظمت آن مولودوغذاهای بهشتی واینکه نام این حضرت به ندای آسمانی علی(ع)است.

ابوطالب(ع)وپیامبر(ص)پیش آمدند،وفاطمه بنت اسد(ع)با مولودپیش آمد.حضرت مولی الموالی علی(ع) فرمودند:‹‹السلام علیک یا ابه ورحمه الله وبرکاته››.ابوطالب(ع)فرمود:‹‹وعلیک السلام یا بنی ورحمه الله وبرکاته››،وآن حضرت رادرآغوش گرفت.امیرالمؤمنین(ع)چشمان مبارک به صورت پیامبر(ص)بازکردوتبسم فرمودوخودراحرکتی دادوفرمود:‹‹السلام علیک ورحمه الله وبرکاته،مرادرآغوش بگیر››.

پیامبر(ص)پاسخ سلامش رادادوآن حضرت رادرآغوش گرفت،وبوسیدودست دردست اوگذاشت.آنگاه امیرالمؤمنین(ع)دست راست برگوش نهادواذان واقامه فرمودوبه یگانگی خداوندعزوجل ونبوت پیامبر
(ص)شهادت داد.سپس ازپیامبر(ص)برای قرائت کتاب آسمانی اجازه خواست.بعدازآنکه پیامبر(ص)اجازه فرمود،سینه را صاف کردوآنچه درصف حضرت آدم ونوح وابراهیم وموسی وعیسی(ع)بودقرائت فرمود.سپس شروع به قرائت قرآن نمودکه هنوزنازل نشده بود.آن حضرت سورة مبارکه مؤمنون راآغازکرد:‹‹قدافلح المؤمنون...››سپس درحالتی که آن حضرت دراغوش رسول الله(ص)بودبه خانة ابوطالب(ع)بازگشتند.

فاطمه بنت اسد(ع)می فرماید:هنگامی که ازکعبه خارج شدم وفرزندرانزدپیامبر(ص)گذاشتم،آن حضرت بازبان مبارک دهان علی(ع)رابازکردواورابا آب دهان مبارک تحنیک کردواذان درگوش راست واقامه درگوش چپ آن حضرت گفت وفرمود:‹‹این مولودی است که برفطرت بدنیا آمده است››.

درروزسوم ولادت حضرت یاروزسوم خروج ازکعبه ودربعضی اقوال دهم ذی الحجه،حضرت ابوطالب(ع)ولیمه مفصلی دادوفرمود:‹‹بیاییدبرای ولیمة علی بن ابی طالب وقبلا هفت بارکعبه راطواف کنیدوبعدبرفرزندم علی(ع) سلام کنید››.

کودکی علی(ع)باپیامبر(ص)

امیرامؤمنین(ع)دربارة دوران کودکی خودوهمراه بودن باپیامبر(ص)چنین می فرماید:به هنگام کودکی، پیامبر (ص)مرابه دامان می گرفت،وبه سینه می چسباند.غذارامی جویدوبه دهانم می گذارد.ازبو ی خوش خویش به مشام جانم می بویانید.اورادرگفتارم دروغ ودرکردارم اشتباه ونادانی نیافت.خداوندپیامبر(ص) رااز هنگام شیرخوارگی بابزرگترین فرشتگان همراه کرد،تاشبانه روزاورادرراه بزرگواریها ونیکیهای جهان رهنمون باشد. من نیزازپیامبر(ص)پیروی می کردم،چنانکه کودک شیرخواری ازمادرفرمان می بردوازکردارهای اوپیروی

 می کند.هرسال به کوه حرا می رفت،ودراین هنگام هیچ کس جزمن اورانمی دید.

                                 *                              *                               *

عبدالعظیم حسنی ازامام جوادازآباءبزرگوارشان ازامیرالمؤمنین(ع)چنین روایت کند:برای قائم ماغیبتی است که مدتش طولانی است،گویا شیعه رادردوران غیبت اومی بینم که جولان چهارپایان،چراگاه رامی جوینداماآن رانمی یابند،بدانیدهرکه درآن دوران دردینش استوارباشدوقلبش به واسطة طول غیبت امامش سخت نشوداودرروزقیامت هم درجة من است.سپس فرمود:هنگامی که قائم ماقیام کندبیعت احدی برگردن اونیست وبه این دلیل است که ولادتش پنهان است وشخص اوغایب می شود.

حسین بن خالدگویدامام رضاازپدران بزرگوارشان ازعلی(ع)روایت کندکه فرمود:ای حسین! نهمین ازفرزندان توهمان قائم به حق است کسی که آشکارکنندة دین وبسط دهندة عدل است، حسین(ع)گوید:گفتم یا امیرالمؤمنین! آیا آن واقع خواهدشد؟فرمود:سوگندبه خدایی که محمدرابه نبوت مبعوث کردواورابرجمیع خلایق برگزیدآن واقع خواهدگردیدولیکن پس ازغیبت وحیرتی که جزمخلصین کسی درآن استوارنمی ماند،کسانی که مباشرروح الیقین هستندوخداوندپیمان ولایت ماراازآنها گرفته وایمان را در قلوبشان نگاشته وآنان رابه واسطة روحی ازجانب خودمؤید داشته است.

ابواسحاق همدان گویدیکی ازاصحاب موثق ماازامیرالمؤمنین(ع)شنیده است که میفرمود:بارالها! توزمین رازحجت برخلق خودخالی نمی گذاری که اویاظاهراست ویا ترسان ومستورتاحجتها وبیناتت باطل نشود. 

 

 

 

تقدیم به تمامی پدران در بند :  

  

پدرم وقتی مرد، پاسبانان همه شاعر بودند(سهراب سپهری)
خوش به حالت سهراب
پدرت وقتی مرد
پاسبانان ،
همه شاعر بودند
پدرم وقتی رفت
شاعران ،
همه ساکت بودند
نه صدایی
نه ندایی
نه نوایی
هیچ کس حرف نمی زند
من و خواهر
تنها
مویه می کردیم و
جز برادر
هیچ کس یار نبود
پشت و پناه همگی
مادر بود
پدرم تنها رفت
گر چه او درمانده است
شیر ، شیر است
گر چه در بند بود
88/4/7
زهرا خزعلی
  


 درج نظر خصوصی