_

_

عید قربان

 

 

هله هله   بوسه  ام   ده  عید  قربان آمده

حاجی  اندر مکه  از  پیغام  جانان آمده

سیل قلب  پُر  گداز آنجا   بشدت  میتپد

از  حرم  لبیک   گویا   تا  به   میدان  آمده

تا صفا و مروه  از زمزم  به عشق آراستند

از   جمالش  جام  کوثر  نیز ارزان آمده

شد  سپید  و سرخ   در دشت  مُنا قربانگاه

بحر  لولو  دیدم  آنجا   پُر  ز مرجان  آمده

جلوه ی ذات  احد میزد  تجلی با شکوه

در عرفه   نور اقدس  پرتو  افشان  آمده

ریشه ی  ایمان گویم نیست جز در دل پدید

عاشقی  ما فوق دام  کفر  و ایمان  آمده

در عبادت ها  طریق عشق  افضل  میشود

عشق همچون روح در جسم ضعیفان آمده

قصه ی سنگ سیاه کم گو که نورذوالجلال

بر دلی   تابد  که  آنجا  عشق  تابان   آمده

مطلع خورشید عشق آمد به قلب هاجره

تا  نَفَس  میزد  تضرع  لطفِ یزدان آمده

زآنکه اسماعیل میزد پای کوچک برزمین

از فلک خیل  ِ ملائک شاد و  خندان  آمده

چشمه ی آبی مگو بحری ز کوثر سر بزد

کثرت این لطف یزدان کی  بپایان آمده

کسوَت کعبه مبین در ظاهر رقصان وی

قوتی  اندر قلوب  و جسم  در   جان  آمده

آدم آمد  ، نوح  آمد ،  ساز   ابراهیم   شد

کعبه را  آخر محمد  لطف رحمان  آمده

آدمیت   در فلاح  از طفل اسماعیل  شد

در  فنای  جهل  دیدم  آب حیوان  آمده

خانه ی  دل همچو کعبه خالی از اغیار کن

عشق اندر قلب عاشق  بهر طوفان  آمده

بیدل  پُر دل به شعری گفت رنگین نکته را

بشنو اینجا  کز  زبانش  عشق اینسان  آمده

( سال  ها در کعبه و بتخانه  مینالد حیات)

از حیات  ِ عشق  گوید  حرص  بیجان آمده

(تا ز بزم عشق  یک  دانای راز آید برون)

پرتو نور تجّلی گاه     پایان    آمده

ای بسا  آباد  دیدم  کعبه  در  دشت  حجاز

کعبه ی  دل ها  چرا امروز  ویران  آمده ؟

خیز همت  کن  خدا را قصد ذبح نفس کن

بی  تکلف  سهل  دیدم  ذبح  حیوان  آمده

در طواف کعبه ی  دل  رابعه رقصان  بشد

دید  کعبه درطوافش مست  و رقصان  آمده

آئینه از عشق دارم بس (همایون) در جهان

جان بکف دارم بعشقش در نفَس جان  آمده


سید همایون شاه (عالمی)  


 

عید قربان جلوه گاه تعبد و تسلیم ابراهیمیان حنیف است . فصل قرب یافتن مسلمآنان به خداوند، در سایه عبودیت است .اگر ابراهیم خلیل ، در اجراى فرمان پروردگارش ، خنجر بر حنجر اسماعیل مى نهد، اگر اسماعیل ذبیح ، پدر را در اجراى امر خدایى ، تشویق و ترغیب مى کند، اگر شیخ الانبیاء در نهادن کارد بر حلقوم فرزندش ، لحظه اى تردید و توقف نمى کند؛ همه و همه ، نشانه مسلمانى آن پدر و پسر و شاهد صداقت در عقیده و عشق ، و وفادارى در قلمرو بندگى است .

عید قربان ، مجراى فدا کردن عزیزترین یعنى خدا است .

عید قربان ، مجراى فیض الهى و بهانه عنایت رحمانى به بندگان مومن و مسلم و مطیع است .

قربانى تو در این چیست ؟

در راه خدا، چه چیز فدا مى کنى ؟

با چه وسیله ، به استان پروردگار، تقرب مى جویى ؟ و کدام فدیه را به قربانگاه صدق ، عشق ، اخلاص و وفا مى آورى ؟

 اگر بتوانى از خواسته دل در راه خواسته دین چشم بپوشى ، اگر بتوانى از داشته ها و خواسته ها بگذرى ، آنگاه ، به مرز عبودیت و به حوزه قربانگاه قدم نهاده اى .

مگر خلیل الرحمان چه کرد؟ تو نیز اگر پیر و مشى و مرام ابراهیمى ، نباید هیچ چیز از آنچه دارى و به آن دلبسته اى ، همچون زن و فرزند، مال و منال ، پول و پس انداز، خانه و خادم ماشین و مسکن ، و... حجاب چهره جانت ، مانع بندگى و فرمانبرداریت شود و آنگاه که پاى دین و خدا به میان آید، بسادگى و بصراحتى ابراهیمى و بصداقتى اسماعیلى درگذرى و امر مولا را مقدم بدارى .


بگذر از فرزند و مال و جان خویش

تا خلیل الله دورانت کنند

سر بنه در کف ، برو در کوى دوست

تا چو اسماعیل ، قربانت کنند  

 

 

کعبه را گفتم که از خاکی چرا دورت بگردم؟
ندا از غیب آمد توبا پا آمدی باید بگردی
 برو با دل بیا تا من بگردم 


 قربانى کردن گوسفند، چه از سوى حاجى در منا و چه از سوى ما در شهرها مان ، تکریم آن حماسه معنوى و ایثار عظیم است که ابراهیم و اسماعیل از خود نشان دادند و به مسلخ رفتند، آن فداکارى همواره باید در خاطره ها زنده بماند، تا درسى مى باشد فرا روى ابراهیمیان همیشه و همه جا.
رها شدن از تعلقات و ذبح کردن تمنیات در پیش پاى اراده الهى ، درس دیگران قربانى است ،

تا چه حد حاضرى که خواست خدا را بر خواهش دل مقدم بدارى ؟

تا کجا مى توانى طاعت و اطاعت الله را، با هواى نفس مبادله نکنى ؟

نفس کشتن و جهاد با دشمن درونى ، سخت تر از مبارزه با دشمن ، آشکار و برونى است .

ذبح قربانى در دید عرفانى اهل نظر، رمزى از ترک هواهاى نفسانى و روى آوردن به رضاى الهى است .

ثمرات این ذبح نیز، باید چونان قربانى گوسفند به دیگران برسد.

و... چنین است که آنکه مالک هواى نفس شود و دیو هوا را به بند کشد، هم خویشتن از وسوسه ها و زیانهاى آن آسوده خاطر است ، هم جامعه از صدمه هوا پرستیهاى او مصون !

حال که چنین است ، چرا در بند نفس و بند زر و سیم و بند خواسته ها و داشته ها؟!

دل به خدا بدهیم و در بند عبودیت او باشیم ، تا از هر قید و بندى آزاد شویم .

بندگى خدا، امیدبخش است .

و روز عید قربان مى تواند براى ما اوج این آزادى برین باشد.

خجسته باد عید قربان عید صالحان و ارس ته ، و عید اهل طاعت و تسلیم

 


 

 

 

رمی جمرات، تبری از عامل تفرقه


حاجیان در روز عید ابتدا با پرتاب هفت سنگ ریزه برای هفت بار به ستونهای برهم چیده شده ـ که نماد ابلیس رجیم است ـ تنفّر خود را از همه شیطانهای درون و برون ابراز می کنند. این عمل را «رَمْیِ جَمَره» گویند.

وقتی حکمت این عمل را از امام کاظم(علیه السلام) پرسیدند، امام فرمودند: «چون ابلیس در محل جمرات بر ابراهیم(ع) ظاهر گشت و آن حضرت، آن پلید را سنگسار نمود. از این رو همین سنت جاریه ای شد و باقی ماند.»(4)

این عمل، طرد شیطان و تثبیت عبودیّت و اطاعت خداوند متعال است. یکی از کارهای اصلی شیطان این است که بین افراد انسان تفرقه بیندازد و عداوت و بغض بین آنها ایجاد نماید(5): «إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَ ة َ وَ الْبَغْضاءَ؛

(6) شیطان می خواهد در میان شما به وسیله شراب و قمار دشمنی ایجاد کند.» و انسان با تفرقه و اختلاف خود را در اختیار شیطان می گذارد؛ همانگونه که امام علی(علیه السلام) فرمودند: «ایّاکم و الفرقة فانّ الشاذ من الناس للشیطان کما انّ الشاذ ّ من الغنم للذئب؛(7) از جدایی و پراکندگی بپرهیزید؛ زیرا انسانی که از مردم جدا شود در اختیار فرمان شیطان است همچنانکه گوسفند دور از گله نصیب گرگ می شود.»


آری، حاجی با این عمل نمادین بر شیطان رجیم سنگ زده، آن را از خود رمی می کند و خود را در صف منسجم مسلمانانی می یابد که همگی تنفر خود را از شیطان اعلام می دارند.


 

 

سمانه امینی
دل در جوشش ناب عرفه، وضو می گیرد و در صحرای تفتیده عرفات، جاری می شود. آن جا که ایوان هزار نقش خداشناسی است. لب ها ترنم با طراوت دعا به خود گرفته و چشم ها امان خود را از بارش توبه، از دست داده اند. دل، بیقرار روح عرفات، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) شده است. پنجره باران خورده چشم ها از ضریح اجابت، تصویر می دهد و این صحرای عرفات است که با کلمات روحبخش دعای امام حسین (ع) و اشک عاشقان او بر دامن خود اجابت را نقش می کند. اشک و زمزمه ما را نیز بپذیر، ای خدای عرفه.عرفات نام جایگاهی است که حاجیان در روز عرفه (نهم ذی الحجه) در آنجا توقف می کنند و به دعا و نیایش میپردازند و پس از برگزاری نماز ظهر و عصر به مکه مکرمه باز میگردند و وجه تسمیه آنرا چنین گفته اند که جبرائیل علیه السلام هنگامی که مناسک را به ابراهیم می آموخت، چون به عرفه رسید به او گفت «عرفت» و او پاسخ داد آری، لذا به این نام خوانده شد. و نیز گفته اند سبب آن این است که مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف میکنند و بعضی آن را جهت تحمل صبر و رنجی میدانند که برای رسیدن به آن باید متحمل شد. چرا که یکی از معانی «عرف» صبر و شکیبایی و تحمل است.
فَتَلَقی آدَمُ مِنْ رَبِّه کَلماتًُ فتابَ عَلیهِ اِنَّه’ هو التَّوابُ الرّحیمْ

آدم از پروردگارش کلماتی دریافت داشت و با آن بسوی خدا بازگشت و خداوند، توبه او را پذیرفت، چه او توبه پذیر مهربان است.

طبق روایت امام صادق(ع)، آدم (ع) پس از خروج از جوار خداوند، و فرود به دنیا، چهل روز هر بامداد بر فرار کوه صفا با چشم گریان در حال سجود بود، جبرئیل بر آدم فرود آمد و پرسید:

ـ چرا گریه می کنی ای آدم؟

ـ چگونه می توانم گریه نکنم در حالیکه خداوند مرا از جوارش بیرون رانده و در دنیا
فرود آورده است.

ـ ای آدم به درگاه خدا توبه کن و بسوی او بازگرد.

ـ چگونه توبه کنم؟

جبرئیل در روز هشتم ذیحجه آدم را به منا برد، آدم شب را در آنجا ماند. و صبح با
جبرئیل به صحرای عرفات رفت، جبرئیل بهنگام خروج از مکه، احرام بستن را به او یاد داد و به او لبیک گفتن را آموخت و چون بعد از ظهر روز عرفه فرا رسید تلبیه را قطع کرد و به دستور جبرئیل غسل نمود و پس از نماز عصر، آدم را به وقوف در عرفات واداشت و کلماتی را که از پروردگار دریافت کرده بود به وی تعلیم داد، این کلمات عبارت بودند از:

خداوندا با ستایشت تو را تسبیح می گویم
سُبحانَکَ اللهُمَ وَ بِحمدِک

جز تو خدایی نیست
لا الهَ الاّ اَنْتْ

کار بد کردم و بخود ظلم نمودم
عَمِلْتُ سوء وَ ظَلَمْتُ نَفْسی

به گناه خود اعتراف می کنم
وَ اِعْتَرِفْتُ بِذَنبی اِغْفرلی

تو مرا ببخش که تو بخشنده مهربانی
اِنَّکَ اَنْتَ اَلغَفور الرّحیمْ


آدم (ع) تا بهنگام غروب آفتاب همچنان دستش رو به آسمان بلند بود و با تضرع اشک می ریخت، وقتیکه آفتاب غروب کرد همراه جبرئیل روانه مشعر شد، و شب را در آنجا گذراند.
و صبحگاهان در مشعر بپاخاست و در آنجا نیز با کلماتی به دعا پرداخت و به درگاه
خداوند توبه گذاشت......


عید سعید قربان بر تمامی مسلمانان جهان تبریک و تهنیت باد .

التماس دعا

منابع : اینترنت
دعای عرفه عبدالکریم بی آزار شیرازی  


 

 

درج نظر خصوصی

نظرات 26 + ارسال نظر
مسعود جمعه 6 آذر 1388 ساعت 20:43 http://www.little-blue-of-calm.blogfa.com

سلام داداش امید گل . خوبی عزیز ؟ بازم تبریک و ممنون از پست بلند بالا . البته من بر خلاف شما نیومدم گله گلایه کنم . حالا دیدی کی خسیسه بابا من همش یه ستاره خواستم ازت . یادته سر اون تور چه کردی با من . راستی چه افتخاری که تو وب شما بالاخره اول شدم

آق مسعود همیشه اوله.بیاییم بخاطر عیدهم که شده گلایه ها رو کنار بذاریم.اصلا هر چی شما بگید.مبارک است انشاالله

مسعود جمعه 6 آذر 1388 ساعت 20:44

پستی که برای ستادیا گذاشتی فکر کنم نصفه س . برات خصوصی می ذارم خصوصیتو چک کن و تصحیحش کن و دوباره بفرست

غروب جمعه 6 آذر 1388 ساعت 23:26 http://bayad-zist.blogfa.com/

سلام امید عزیز
عید بر شما مبارک .پست بلند و بالایی نوشتی برم بخونم
تا بعد بای

مسعود شنبه 7 آذر 1388 ساعت 01:12

سلام مجدد . امید جان خصوصی داری

yashar شنبه 7 آذر 1388 ساعت 01:21 http://www.market2iran.com

سلام . من هر روز به وبلاگت سر میزنم . واقعا دست طلا ، به منم یه سری بزن خوشحال میشم

سبا شنبه 7 آذر 1388 ساعت 05:11

سلام دایی امید جون... عیدتون مبارک... تو کامنتای ستادیا یه سوال ازتون کردم لطفا تا حذف نشده بیاین جواب منو بدین / جوابتون برام خیلی مهمه... مرسی دایی جان.

ابجی فری شنبه 7 آذر 1388 ساعت 06:27

سلام امید دل... عیدت مبارک داداش گلم... می دونستم واسه عید اپ می کنی اگه نگفته بودی هم من مطمئن بودم و سر میزدم.
داستانک کامنتیت هم تو ستادیا حرف نداااااااااااااااشت طبق معمول تو کامنت نوشتن گل کاشتی اما این بار با یه شیوه ی جدید/ ضمن اینکه من اصلا ابگوشت دوس ندارم و سالی یه بار هم نمی پزم و ترجیح میدم گوشت قربونی رو شود باقالی با گوشت درست کنم... همیشه شاد و سرحال باشی

غروب شنبه 7 آذر 1388 ساعت 13:47 http://bayad-zist.blogfa.com/

امید جان عیدت مبارک
خصوصیتم چک کن.

مسعود شنبه 7 آذر 1388 ساعت 13:53

سلام امید جان .
دینگ دینگ خصوصی

ابجی فری یکشنبه 8 آذر 1388 ساعت 05:58

یکشنبه ی امید دل خوش و قشنگ

پیان یکشنبه 8 آذر 1388 ساعت 12:34 http://homearts.blogfa.com

سلام دوست عزیزم آقا امید . حضوربزرگوارانه ات را پاس میدارم . مطلبت بازهم زیبا و بجا بود . از راهنمایی ها و گوشزد هایت هم ممنونم. باز هم منتظر مطالب زیبایت هستم . وبلاگم را آپدیت کردم. بودنت باعث شادیم خواهد شد .
ارادتمند : پیمان

ابجی فری یکشنبه 8 آذر 1388 ساعت 14:17

من بازم دلم تنگ شد اومدم//

غروب یکشنبه 8 آذر 1388 ساعت 20:16 http://bayad-zist.blogfa.com/

سلام امید عزیز
شب خوش
وبلاگم بعد از مدتها آپ شده .سر بزنی خوشحال میشم .

ابجی فری دوشنبه 9 آذر 1388 ساعت 05:40

دوشنبه خوش

کیانوش دوشنبه 9 آذر 1388 ساعت 11:12 http://kianoosh_819.persianblog.ir

سلام امید دل
با تاخیر عید شما هم مبارک
و پیشاپیش عید غدیر شما مبارک

ابجی فری سه‌شنبه 10 آذر 1388 ساعت 05:56 http://roozegarr.persianblog.ir

سه شنبه ت قشنگ امید دل//

سید محسن احمدزاده سه‌شنبه 10 آذر 1388 ساعت 13:44 http://www.emam8.com

اللهم وفقنا لما تحب و ترضی
سلام
سایت بانک اشعار مذهبی امام هشتم راه اندازی شد .
اگر در این زمینه سررشته دارید و می توانید ما را در کامل کردن این مجموعه ارزشمند یاری کنید بشتابید.
مراحل کار خیلی ساده است.
شما با وارد کردن آدرس زیر می توانید صفحه اول سایت را مشاهده کنید.
www.emam8.com
در قسمت ایجاد یک حساب کاربری کلیک کنید و مراحل را کامل کنید .
در اولین فرصت اکانت شما از کاربر عضو به نویسنده سایت تغییر خواهد کرد .
احیانا اگر اشعار سروده خود شما نیست می توانید در پایین مطلب نام منبع یا شاعر سراینده شعر را درج کنید.
از دیگر امکانات این سایت امکان بارگذاری فایل سبک شعر می باشد که مداحان و ذاکرین اهل بیت می توانند سبک شعر را هم دریافت کنند .
ما با استفاده از تکنولوژی وب2 می خواهیم گامی در جهت ترویج و اشاعه فرهنگ غنی اسلامی برداریم و از هم اکنون مشتاقانه منتظر حضور فعال شما در این سایت هستیم.
ضمنا اگر هرگونه سئوال انتقاد و یا پیشنهادی داشتید می توانید با ایمیل مدیر سایت به نشانی pajooheshgar63@gmail.com تماس حاصل فرمایید.
اجرکم عندالله

ابجی فری چهارشنبه 11 آذر 1388 ساعت 05:44 http://roozegarr.persianblog.ir

سلام امید دل
خوبی تو؟ چرا کامنتت تو ستادیا انقدر افسرده حال بود؟!!! ناراحت شدم

سلام همسایه های 2 چهارشنبه 11 آذر 1388 ساعت 21:08 http://rezatehranii.blogfa.com

سلام ممنون سر زدی

ابجی فری پنج‌شنبه 12 آذر 1388 ساعت 06:05

۵شنبه خوش... چقدر ماشالله تعطیلات!!!حوصله ی ادم سر میره... یه کنسرتی چیزی سراغ نداری داداشی؟

مسعود پنج‌شنبه 12 آذر 1388 ساعت 11:10 http://www.mashghe-man.blogfa.com/

سلام داداش امید گل.
آقا داشتیم؟ شما هم؟!!!
حتما باید می اومدم رسما کامنت دعوت میذاشتم تا تشریف بیارین به وبی که افتخار همراهی توش رو بهمون ندادین؟
به چشم... با دعوت رسمی ازتون میخوام اونورا سر بزنید و نظر استادانه تون رو برامون بنویسین... ممنون

یک زن پنج‌شنبه 12 آذر 1388 ساعت 21:19 http://radepayeman.blogsky.com

سلام امید عزیز....ممنونم که من رو فراموش نکرده بودید.

ابجی فری جمعه 13 آذر 1388 ساعت 04:34

سلااااااااااااااام امید دل
تعطیلات قشنگی داشته باشی و حسابی خوش بگذره.
یه فضولی کنم؟
مسعود که ادرس وب جدیدمونو برات گذاشته/ چطور تو وبش نوشتی ادرس وب جدیدتو نداشتم؟!!!!
پایین کامنتشو ببین داداشی! ادرس وب مشق منه دیگه... البته یازم ببخش ولی تو که می دونی من چه فضولیم//
چی شد؟ تو هم مثل من کنسرت نیافتی؟ حوصله مان سر میرود... میگم ستادیا چرا سید ندارن که عید غدیر بریم دیدنشون؟

ابجی فری شنبه 14 آذر 1388 ساعت 07:19

شنبه و عید امید دل خوش

غروب شنبه 14 آذر 1388 ساعت 10:15 http://bayad-zist.blogfa.com/

نه فقط بنده به ذات ازلی مینازد
ناشر حکم ولایت به ولی مینازد

گر بنازد به علی شیعه ندارد عجبی
عجب اینجاست خدا هم به علی مینازد .

عاشقان عید بر شما مبارک باد

این روز ها که دستهایمان پر از دعاست ، فرصت خوبی است که آرزوهایمان را به درگاه کبریائیش ببریم .

غروب شنبه 14 آذر 1388 ساعت 11:07 http://bayad-zist.blogfa.com/

هر آمدنی را رفتنی است و هر زندگی را مرگی .خوشا آنانکه خوش آمدند ودر این گذرگاه به خواسته هایشان رسیدند و با کوله باری وزین طی طریق کردند و به مقصود رسیدند .

دوستان و همراهان گرامی

با آخرین نوشته همزمان با عید ولایت و آرزوی سربلندی و سرافرازی برای میهن عزیزمان ایران وبرآورده شدن حاجات شما عزیزان به قصد وداعی دوستانه نزد شما آمدم .
امید که بعد از سالها دوستی و رفاقت این حقیر را فراموش ننموده و دعای خیرتان را بدرقه ی راهم کنید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد