حضرت " فاطمه زهرا(س) درسال پنجم بعثت در روز بیستم جمادی الثانی ، در حالی که ۴۵سال ازولادت پیامبراسلام (ص)میگذشت،در مکه دیده به جهان گشود.
ایشان را به نامهای فاطمه و القابی چون زهرا، صدیقه ، طاهره ، راضیه ، مرضیه، مبارکه، عذرا، بتول ، محبوبه ،سیده النسا، سیده نساءالعالمین و خیرالنساء میخواندند.
از جمله کنیههای آن حضرت امالحسن،ام الحسین ،ام المحسن ، ام الائمه و از همه والاتر ام ابیها است که این یکی از زیباترین کنیههای آن حضرت است و به معنای "مادر پدر" است.
و این کنیه آخری را رسول خدا صلی الله و علیه و اله و سلم بر زهرا گذاشته بود ، چرا که برای او همچون مادری دلسوز بود.
"پس از رحلت پیامبر ، مصیبتهای فراوانی قلب زهرا(س) را فشرد و زندگی را برای او تلخ و غیر قابل تحمل کرد ، از یک سو فقدان پیامبر که هم پدر بود و هم راهنما و از سوی دیگر رفتار توطئهگران در غصب خلافت امیر مومنان علی (ع) ، او را ازرد.
این رنجها و مشقتها زخمی ناآشنا را بر دل فاطمه ( س) نهاد چنانچه گفته میشود زهرا (س) پس از وفات پدر چند ماهی بیشتر زندگی نکرد و در ان همان مدت کوتاه ان قدر گریه کرد تا ایشان را یکی از بکائین یعنی بسیار گریهکننده نامیدند.
آن حضرت بسیار به زیارت قبر پدر میرفت و میگریست و ناله میکرد.
سرانجام اندوه طاقت فرسای زهرا(س) و صدماتی که بر او در دفاع از حریم ولایت وارد آوردند ، او را از پای درآورد و بیمار و بستری ساخت.
در مدت زندگی حضرت فاطمه (س) بعد از رحلت رسول خدا (ص ) بین مورخان و راویان اختلاف نظراست.
بیشترین وقتی که گفتهاند شش ماه است و کمترین وقت چهل روزاست ، ولی معروفترین نظریه آن است که در سیزدهم جمادی الاولی و یاسوم جمادی الثانی سال ۱۱هجری ،یعنی هفتاد و پنج روز و یا نود و پنج روز پس از رحلت رسول گرامی اسلام (ص) ، حضرت فاطمه از دنیا رفت و با شهادت او یاد یاس کبود بر دلها و قلب مسلمین جهان باقی ماند.
او در وصیت نامه خود خطاب به حضرت علی (ع) آورده است : " مرا شبانه غسل بده و کفن کن و مخفیانه به خاک بسپار ، راضی نیستم کسانی که پهلویم را شکستند و کودکم را سقط کردند و اموالم را مصادره کردند به تشییع جنازهام بیایند و برایم نماز بخوانند ، قبرم را نیز مخفی کن."
امروز قبر آن حضرت از دیدگان ما پنهان است اما سه مکان را محل دفن آن حضرت میپندارند.
خانه خود فاطمه (س) ، بین قبر و منبر حضرت رسول خدا (ص) و قبرستان بقیع از جمله مکانهایی هستند که گفته میشود فاطمه (س) در خاک مقدس آنان آرمیده است.
بیشتر بدانید :
پیامبر اکرم (ص) فرمود: دخترم از این جهت «فاطمه» نامیده شده که خداوند او و دوستانش را از آتش جهنم رهایى بخشیده است.
برخى سال تولد آن حضرت را، دوم بعثت و برخى دیگر پنج سال قبل از بعثت پیامبر (ص)، سالى که قریش، کعبه را تجدید بنا کرد، مىدانند. آن حضرت، آخرین دختر پیامبر اکرم (ص) و محبوبترین آنان نزد رسول خدا (ص) بود.
محل تولد: مکه معظّمه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى).
نسب پدرى: رسول خدا محمد مصطفى (ص) بن عبدالله بن عبد المطلب(ع).
مادر: خدیجه بنت خویلد. این بانوى مکرّمه که امالمؤمنین و جدّه ائمهمعصومین (ع) است، نخستین همسر و یاور پیامبر اکرم (ص) بود که با جان و مال خویش در خدمت آن حضرت بوده و نهال اسلام را آبیارى و بارور کرد. به همین دلیل خداوند متعال وى را در ردیف زنان مقدس و عرشى قرار داده است. پیامبر اکرم(ص) درباره شخصیت خدیجه و خدماتش فرمود:
وَاللّهِ ما أبدَلَنى اللّهُ خَیْراً مِنْها، امَنَتْ بى حینَ کَفَرَ النّاسُ وَ صَدَقَتْنى اِذْ کَذَبَنى النّاسُ وَ واسَتْنى بِمالِها اِذ حَرَمنى النّاسُ وَرَزَقَنى مِنْهاَ اللّهُ الْوَلَدَ دُونَ غَیْرِها مِنَ النِّساءِ.
سوگند به خدا بهتر از او را خداوند براى من جایگزین نکرده است. او به من ایمان آورده بود در حالى که مردم کفر ورزیده بودند؛ و مرا تصدیق کرده، در حالى که مردم تکذیبم کرده بودند؛ و با اموالش با من مواسات کرده، در حالى که مردم محرومم کرده بودند؛ و خداوند از او به من فرزندانى روزى کرد و از سایر زنان چنین موهبتى نصیبم نشد.
مدت همسرى با امام على(ع): از سال دوم هجرى در سن نه سالگى تا سال یازدهم، به مدت نه سال.
تاریخ و علت شهادت: سوم جمادى الآخر سال ۱۱ هجرى، ۹۵ روز پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) به خاطر تألمات و رنجهایى که پس از وفات رسول خدا(ص) و غصب خلافت امیرالمؤمنین على (ع) متحمل شده بود و پس از چهل (یا۴۵) روز بیمارى به شهادت رسید.
محل دفن: نامعلوم است. ممکن است مزار آن حضرت، در قبرستان بقیع یا در روضه پیامبر اکرم (ص) یا در منزل آن حضرت (ص) و یا در مکان دیگرى باشد که بنا به وصیت آن حضرت، محل دفن ایشان از چشم دیگران پنهان مانده است.
همسرارجمند: امیرالمؤمنین، امام علىبن ابى طالب(ع).
فرزندان: ۱/ امام حسن مجتبى (ع). ۲/ امام حسین (ع). ۳/ زینب کبرى (س). ۴/ امکلثوم (س).
همچنین حضرت فاطمه (س) فرزندى را حامله بود که پیامبر اکرم (ص) وى را «محسن» نامیده بود و پس از رحلت رسول خدا (ص) بر اثر فشارهاى روحى و قرارگرفتن حضرت فاطمه (س) بین در و دیوار خانه، توسط مهاجمان، سقط شد.
اصحاب و یاران: ۱/ ام هانى بنت أبى طالب. ۲/ أمامه بنت ابى العاص. ۳/ أسماء بنت عمیس. ۴/ ام سلمه. ۵/ ام ایمن. ۶/ فضّه. ۷/ سلمى بنت عمیس (همسر حمزه سیّدالشهداء) و …
زمامداران معاصر: ۱/ پیامبر اکرم، حضرت محمد (ص) (۱۱-۱ق.). ۲/ ابوبکربن ابى قحافه (۱۳-۱۱ق.).
ه خاطر مقام معنوى و عرفانى حضرت فاطمه زهرا (س) پدرش، حضرت محمد (ص) او را بسیار گرامى مىداشت و بر همگان برترى مىداد. در این باره، روایات فراوانى است که به نقل چند روایت از آن ها بسنده مىکنیم:
۱/ قالَ رسول اللّه (ص): یا فاطِمَة! ألاتَرْضِینَ أن تَکُونی سَیِّدَةُ نِساءِ الْعالَمینَ وَسَیِّدَةُ نِساءِ هذِهِ الاُمّةِ وَ سیِّدَةُ نِساءِ الْمُؤمِنینَ.
اى فاطمه! آیا خوشحال نیستى از اینکه سیّده بانوان دو جهان (دنیا و آخرت) و سیده زنان این امت (اسلام) و سیّده بانوان مؤمنان هستى؟
۲/ خَرَجَ النَّبِیُ (ص) وَهُوَ آخِذُ بَیَدِ فاطِمةَ، فَقالَ: مَنْ عَرَفَ هذِهِ فَقَدْ عَرَفَها وَمْنَ لَمْ یَعْرِفْها فَهِىَ فاطِمَةُ بِنْتَ محُمَّدٍ وَ هِىَ بَضْعَةُ مِنّى، وَ هِىَ قَلْبى، وَ رُوحى اَلّتى بَیْنَ جَنْبى، فَمَنْ آذاها فَقَدْ آذانى وَ مَنْ آذانى فَقَد آذى اللّه تَعالى.
پیامبر اکرم (ص) در حالى که دست فاطمه را گرفته بود، از منزل بیرون آمد و فرمود: هر کسى این شخص را مىشناسد، که مىشناسد، و هر کسى او را نمىشناسد، بداند که او فاطمه، دختر محمد مصطفى (ص) است. او نوردیده من، قلب من و روح من در کالبد من است. هر کس او را بیازارد، مرا آزرده است، و هر کس مرا آزار دهد، خداى سبحان را آزرده است.
۳/ قال رَسُولُ اللّهِ (ص): یا فاطِمَة! اَنَاللّه عزَّوَجَلَّ یَغْضِبُ لِغَضَبِکَ وَ یَرْضى لِرَضاکَ.
اى فاطمه! خداى عزّوجلّ با خشم تو به خشم خواهد آمدو با رضایت تو راضى خواهد شد.
بدین گونه، پیامبر اکرم(ص) فضیلت و برترى فاطمه زهرا (س) را بر اطرافیان و مسلمانان عصر خویش اعلام نمود؛ اما پس از رحلت پیامبر گرامى (ص) و در عصر خلیفه اوّل (ابى بکربن ابى قحافه) فاطمه زهرا (س) در حالى که در فراق پدرش شدیداً اندوهگین بود، مورد بىمهرى و حتى اسائه ادب متولیان امور قرار گرفت. آنان هم از جهت سیاسى، هم از جهت اقتصادى و هم از جهت عاطفى صدمات شکنندهاى بر آن حضرت روا داشتند، به گونه اى که این الگوى بانوان عالم پس از رحلت پدرش بیش از ۹۵ یا ۷۵ روز زنده نماند و از این مدت نیز حدود ۴۵ روز را در بستر بیمارى به سر برد.
داستان ذیل که از منابع اهل سنّت نقل شده است، نشان دهنده حرمان و آزارهایى است که فاطمه زهرا (س) از سوى زمامداران عصر خویش دیده و نیز نشانى است از عدم رضایت آن حضرت از آنان.
اِنَّ فاطِمَةَ تَمسَّکَتْ بِحَقِّها بِالْکامِل، وَ عَلِمَتْ بِالْمُناقِشاتِ الَّتى دارَتْ بَیْنَ زَوجِها وَ الصّدیق وَ عُمَرِ، فَاعْتَکَفَتْ فى مَنْزِلِها وَ امْتَنَعَتْ عَنْ مُقابِلَةِ الصِدّیق، اِلى أنَ قالَ عُمَر لاَبى بَکر: اِنْطَلِقْ بنا اِلى فاطِمَة فَإنّا قَدْ اَغْضَبْناها وَ اسْتَأذَنا عَلى فاطِمَة فَلَمْ تَأذَنْ لَهُما. فَأِتیا عَلِیّاً فَکَلَّماهُ….
فاطمه (س) خواهان تمام حقش بود و از مناقشاتى که بین همسرش، على(ع) (درباره خلافت) و ابوبکر و عمر جریان داشت،با خبر بود. آن حضرت، معتکف خانه خویش شده و از روبهرو شدن با خلیفه امتناع مىورزید تا اینکه روزى عمر به ابى بکر گفت: بامن بیا تا نزد فاطمه (س) برویم؛ چه اینکه ما او را به خشم آوردهایم. به درِ خانه فاطمه (س) آمدند و از او تفاضاى ملاقات نمودند. آن حضرت به آنها اجازه ملاقات نداد. آنان نزد على (ع) آمدند و با او سخن گفتند (و از وى درخواست ملاقات با فاطمه (س) را نمودند). با وساطت على (ع) آنان اجازه ملاقات یافته و بر حضرت فاطمه(س) وارد شدند و روبهروى آن حضرت نشستند. حضرت فاطمه (س) چهره از آنها به سوى دیوار برگرداند. آنان به فاطمه (س) سلام گفتند. فاطمه (س) با صداى ضعیفى جواب سلام داد.
ابوبکر آغاز سخن کرد و گفت: اى دخت رسول خدا! سوگند به خدا، براى من قرابت پیامبراکرم (ص) دوست داشتنىتر است از قرابت با خود من، و تو نزد من، محبوبتر از دخترم، عایشه هستى. سوگند به خدا دوست داشتم روزى را که پدرت رسول خدا (ص) وفات یافت، من هم مرده بودم و پس از او زنده نمانده بودم.
آیا تو گمان دارى که من تو را بشناسم و فضل و شرفت را بدانم، در عین حال از حقت و از میراث پدرت رسول خدا(ص) تو را باز دارم؟ آیا تو از پدرت، پیامبر اکرم (ص) نشنیدى که فرموده بود: «آنچه از ما به جاى مانده است، ارث برده نمىشود. آنها صدقه است؟»
در این هنگام، فاطمه (س) گفت: آیا مىخواهید حدیثى را از رسول خدا(ص) براى شما روایت کنم تا شما آن را بدانید و به آن عمل نمایید؟ آنها گفتند: بلى، مىخواهیم بشنویم.
فاطمه (س) گفت: آیا از پیامبر اکرم (ص) نشنیده بودید که فرمود: «رضایت فاطمه، رضایت من است و خشم فاطمه، خشم من است. پس هر کس که فاطمه را دوست بدارد، مرا دوست داشته است و هر کسى فاطمه را خشنود کند، مرا خشنود کرده است و هر کس فاطمه را به خشم آورد، مرا به خشم آورده است».
آن دو گفتند: بلى این حدیث را از پیامبر (ص) شنیده بودیم.
فاطمه (س) گفت: پس من خدا و فرشتگانش را گواه مىگیرم که شما مرا به خشم آوردید و خشنودى مرا فراهم نکردید. هر آینه من در حالى پیامبراکرم (ص) را دیدار مىکنم که از شما در نزد او شکوهمندم.
ابوبکر گفت:اى فاطمه! من از خشم پدرت و از خشم تو به خدا پناه مىبرم.
در این هنگام ابوبکر به شدت گریست. او به قدرى گریه کرد که نزدیک بود جان به لب شود.
باز فاطمه (س) به آنها گفت: به خدا سوگند در هر نمازى که بر پاى دارم، شما را نفرین مىکنم.
آنان از نزد فاطمه (س) بیرون رفتند. ابوبکر در حالى که مردم، اطرافش را گرفته بودند و او گریه مىکرد، گفت: هر یک از شما با محرم خویش شب را به صبح مىرسانید و به خانواده خود شادمان هستید، مرا ترک کردید. من در شادى شما نیستم. مرا به بیعت شما نیازى نیست، بیعت مرا پس گیرید و….
آرى، این چنین بود وضعیت حضرت فاطمه (س) پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) و متولیان امور. آنان در خصوص سفارش قرآن نسبت به اقربا و اهل بیت پیامبر(ص) (قُلْ لا اَسْئَلُکُم عَلَیْهِ اَجْراً اِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِى القُربى) این گونه عمل کرده و مزد رسالت را دادند!
حضرت فاطمه(س)؛ بانوی کرامت و تقوا |
ایشان مظهر دین ، اسوه تقوی ، سرور زنان جهان و الگوی عفت و فضیلت است. زندگی حضرت فاطمه (س) بانوی نمونه تاریخ بشریت ، در طول قرون و اعصار متمادی الگویی ارزنده و پرارزش برای زنان مومن و خداجوی بوده و گذشت زمان نیز بر شکوه و عظمت این الگو افزوده است.
سلام امید دل
منم شهادت این بزرگ بانوی اسلام رو به همه خصوصا خانومهاتسلیت می گم
سلام امید دل
نمی دونم تا حالا رفتی نمایشگاه یا نه... اگه نرفتی ادرس غرفه اینه
شبستان... رهراوی ۲۹... غرفه ی ۵... اندیشه ی مانا
امید دلمی تا ابد
سلام امید جان ممنون که خصوصی گذاشتی . در ضمن من بعد از مدت ها آپ کردم . خوشحال میشم افتخار همراهی بدی .
سلام امید دل
۴ شنبه خوش
سلام امید جان
حال شما
احوال شما
شرمنده ام که مدتی سر نزدم ایشالا از این به بعد سعی میکنم بازم سر بزنم
سلام امید جان
جمعه خوش
وقت داشتی یه سر اونطرفا بزن... ممنون حاجی
سلام دوست جون. اومدم تشریف نداشتید.
روز خوش
سلام به امید خان گل گلاب. ممنون از اینهمه لطفتون.
اما اینکه تو وبلاگ شما جایی برای درج نظر خصوصی یا ای میل آدرسی از شما نیست از نظرمن یه نقصه که هرچه زودتر فکری براش بکنید بد نیست.
استغفرالله ببین چه جوری حرف در میارن. امان از این یک کلاغ چهل کلاغ گوها.
راستی من آمی تیس هستم. یادم رفت اسمم رو بنویسم
سلام داداشی خوبی؟
شهادت بانوی دو عالم را به همه ی شیفتگان و رهروانش تسلیت عرض میکنم.
راستی داداشی من آپم اگر دوست داری اگر زحمتی برات نیست لطفی کن و قدم بر دیدگانمان بگذر.
کجایی تو؟!!!!!!!!!!! ایت الله بهجت به رحمت خدا رفتن تو پست نذاشتی!!!!!!!!!!!!!!
سلام دوست جون. یه سری به این لینکهایی که گذاشتم بزنید. یه مطلب از من منتشر شده. البته اگر دوست دارید. دوست داشتی نظر بده. البته تو وبلاگ خودت. روزت خوش
http://www.babakdad.blogfa.com/
http://hayaat.blogfa.com/post-15.aspx